توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی نتیجه اعتماد به متخصصان ایرانی است/ دیپلماسی موفق انرژی افزایش صادرات نفت را رقم زد
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۳۵۱۴۶
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را نتیجه اعتماد به متخصصان ایرانی دانست و گفت: با تکمیل توسعه این فاز روزانه ۵۶ میلیون مترمکعب به تولید گاز کشور افزوده میشود که درآمد سالانه ۵ میلیارد دلاری به همراه خواهد داشت.
به گزارش شانا به نقل از شرکت ملی نفت ایران، محسن خجستهمهر، شامگاه دوشنبه (۱۲ تیرماه) با حضور در برنامه صف اول شبکه خبر سیما گفت: با آغاز به کار دولت سیزدهم، رویکردهای مهمی در شتاب بخشیدن به توسعه میدانهای مشترک در شرکت ملی نفت ایران ترسیم شد که بر اساس آن برای بخشهایی از میدانهای مشترک که دچار تأخیر در توسعه بود، یک برنامه هشت ساله تدوین شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی در گذشته معطل حضور خارجیها مانده بود، گفت: با روی کار آمدن دولت سیزدهم و بهرهگیری از فرصتها و توان داخل و با یک ابتکار هوشمندانه روند توسعه این فاز بهصورت جدی در دستور کار قرار گرفت.
معاون وزیر نفت تصریح کرد: با تأکیدهای رئیسجمهوری و اولویتدهی به طرح توسعه فاز ۱۱ در سال ۱۴۰۰، شاهد شتاببخشی توسعه این فاز در بخشهای مختلف از جمله حفاری و تأمین خطوط لوله بودیم، همچنین به جای ساخت سکو که در خوشبینانهترین حالت سه سال به طول میانجامد تصمیم بر آن شد که از سکوی فاز ۱۲ که دیگر راندمان بالایی نداشت، استفاده کنیم.
خجستهمهر با اشاره به جابهجایی سکوی ۱۲C و نصب موفقیتآمیز آن در موقعیت فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی بهوسیله شناور «اوشنیک» گفت: با توجه به نبود تجربه جابهجایی سکو در دریا با قاطعیت میتوان گفت این اقدام دستاورد بزرگ در دولت سیزدهم رقم خورده است. به بیان روشنتر جابهجایی سکویی با وزن بیش از ۳۲۰۰ تن که به فعالیتهای دقیق و پیچیده مهندسی با ریسک بالا نیاز دارد، اقدامی است که به همت مهندسان ایرانی و برای نخستین بار در کشور انجام شده و از این جهت ستودنی است.
آغاز شمارش معکوس تولید از فاز ۱۱ پارس جنوبی
وی با تبریک به ملت شریف ایران و جامعه صنعت نفت از انجام اقدامهای لازم برای پیشراهاندازی و آغاز شمارش معکوس برای تولید از فاز ۱۱ پارس جنوبی خبر داد و گفت: از منظر اقتصادی و افکار عمومی و منطقهای، توسعه فاز ۱۱ از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود که خوشبختانه توسعه این فاز با اعتماد به متخصصان ایرانی و سیاست تولید حداکثری با حداقل زمان و هزینه در دولت سیزدهم به ثمر نشست.
معاون وزیر نفت تأکید کرد که توسعه فاز ۱۱ میدان مشترک پارس جنوبی بهصورت مرحلهای و از طریق چهار حلقه چاه بهزودی آغاز میشود.
افزایش صادرات نفت با دیپلماسی موفق انرژی
خجستهمهر با اشاره به افزایش چشمگیر صادرات نفت در دولت سیزدهم در مقایسه با دولت گذشته گفت: مجموعه صنعت نفت در دولت سیزدهم با درایت وزیر نفت و بهکارگیری دیپلماسی موفق انرژی، توانست صادرات نفت را به مقدار قابلتوجهی افزایش دهد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اهمیت موضوع حفاری در تولید گفت: بیش از ۵۰ درصد هزینههای توسعه یک میدان نفتی مربوط به بخش حفاری است، از این رو میطلبد که به این بخش نگاه ویژه داشته باشیم.
معاون وزیر نفت با اشاره به رویداد گام معکوس بهبود بهرهوری در عملیات حفاری که چندی پیش با حضور شرکتهای دانشبنیان برگزار شد، افزود: اهمیت بحث حفاری، کاهش هزینهها و بهبود فرآیندها، همچنین چالشهای این حوزه برای شرکتهای فناور تشریح شده است و امید میرود این شرکتها بتوانند اقدامها و گامهای مثبتی را در این حوزه رقم بزنند.
افزایش نقشآفرینی شرکتهای خصوصی در بخش حفاری
خجستهمهر تصریح کرد: در بخش حفاری دریایی نیز نیازمند دستگاه حفاری هستیم که در این حوزه هم شرکت ملی نفت ایران با نگاه حمایتی و خرید خدمت پنج ساله با شرکتهای بخش خصوصی مذاکره انجام داده است و انتظار میرود با این اقدام هم کمبود دکل برطرف شود و هم شرکتهای بخش خصوصی صاحب دکل شوند.
وی با بیان اینکه تمامی اقدامهای شرکت ملی نفت ایران در دولت سیزدهم به رشد تولید منتهی شده است، تأکید کرد: طرح توسعه میدانهای مشترک یاران شمالی و جنوبی، سهراب، فاز ۱۱ و ۱۴ پارس جنوبی، بلال، لایه نفتی پارس جنوبی، فرزاد و... با توان بخش خصوصی و بهرهگیری از توان پیمانکاران داخلی در حال انجام است.
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در پاسخ به پرسشی درباره مردمی کردن صنعت نفت گفت: خوشبختانه سازوکارهای مناسبی برای سرمایهگذاریهای مردم در جایی که هم جذاب و هم سودده باشد فراهم شده و حتی امروز میتوانیم ادعا کنیم در بخش بورس نفت و انرژی اتفاقهای مهمی رقم خورده است.
خجستهمهر با اشاره به فروش اوراق در بورس نیز اظهار کرد: حجم اوراق فروش رفته در بورس بسیار قابل توجه بود، بهطوری که در حال رایزنی برای عرضه این اوراق در خارج از کشور هستیم.
تلاش برای ارتقای سهم بخش خصوصی و مردمی در صنعت نفت
وی توضیح داد: تاکنون نقش بانکها در اقتصاد اعطای تسهیلات بوده این در حالی است که شرکت ملی نفت ایران در سال گذشته با امضا توافقنامه برای توسعه میدان آزادگان بانکها را به انجام سرمایهگذاری تشویق کرده است؛ ابن اتفاق مهمی است و انتظار میرود که بانکها سهم مردم را در این سرمایهگذاری افزایش دهند.
معاون وزیر نفت ادامه داد: شرکت دشت آزادگان اروند با هدف توسعه میدان آزادگان نیز در پی توافق با بانکها تشکیل شده و بهزودی قرارداد توسعه آن امضا خواهد شد.
خجسته مهر در پایان تأکید کرد: تمام تلاش شرکت ملی نفت ایران ارتقای سهم بخش خصوصی و مردمی در صنعت نفت است.
منبع: شانا
کلیدواژه: شرکت ملی نفت ایران فاز 11 پارس جنوبی طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی شرکت ملی نفت ایران فاز ۱۱ پارس جنوبی دولت سیزدهم معاون وزیر نفت توسعه این فاز توسعه فاز ۱۱ توسعه میدان صادرات نفت بخش خصوصی خجسته مهر صنعت نفت بانک ها شرکت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.shana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۳۵۱۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:
حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشمانداز استراتژیک را بهطور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقهای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را بهعنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.
پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بیدرنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماسهای مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنشها را بیشتر میکند مخالف است.»
یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.
این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)
چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.
آشتی ایران و عربستان در خطر استنگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقامجویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان) در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.
پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.
عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشکها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.
برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.
جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.
با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.
این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای خود بهعنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه میکند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن میزند و انگیزهها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش میدهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق میکند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.
جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریمها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم میکند. با این حال، این بحران محدودیتهای چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض، فراتر از درخواست از ایران برای تنشزدایی و ارسال پیامهایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .
دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریمها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.
چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این میتواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسانتر کند، زیرا این تصور را کاهش میدهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.
در سناریوی تیره و تار درگیری گستردهتر، میتوان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی را که در جریان حملات حوثیها در دریای سرخ اجراییکرد، اعمال کند: یک اقدام موازنهسازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.